پزشک با اخلاق کیست؟

  دکتر لینک | پزشک با اخلاق کیست؟

اخلاق پزشکی‌ مجموعه‌ای از ارزش هاست که بر روابط پزشک و بیمار حاکم است. در این تعریف، کمک به بیمار به دور از هر گونه قضاوت ، و به دور از دیدگاه جنسی‌ / دینی / رنگ پوست / قومی همواره الویت نخست یک پزشک است. دانش پزشکی‌، و به تابع آن‌ رابطه ما بین پزشک و بیمار آن چنان مهم بوده که همواره در طول تاریخ، دستخوش تغییرات شگرف بوده است، چرا که در میزان اطلاعات بین بیمار و پزشک، تعادلی برقرار نیست، و به گونه‌ای یک طرفه، به سود پزشک است.

در اینجا به سیر این تحول می‌‌پردازیم، اما پیش از آن که وارد اصل بحث شویم، بهتر است نمونه‌ای از بیماری را که هر روز یک پزشک با آن سر و کار دارد، مطرح کنیم، تا همراهان بر پایه این بیمار فرضی‌، به تمرین ذهنی‌ بپردازند، و خود را جای پزشک قرار دهند. به این ترتیب، شاید همراهان غیر پزشک کمی‌ بیشتر با شرایط سخت اخلاقی‌ درمان آشنا شوند.

بیمار فرضی: بیمار خانم ۲۶ ساله، کارمند بانک، که به تازگی ازدواج کرده، در هنگام حمام کردن، متوجه توده‌ای در پستان راست خود می‌‌شود. پس از انجام آزمایش ها، و تصویربرداری‌های لازم، پزشک سرطان پستان را تشخیص می‌‌دهد. راه‌های درمانی سرطان پستان متعدد، و عبارتند از برداشتن خود توده‌، برداشتن خود پستان، برداشتن پستان و غده‌های لمفاوی زیر بغل، شیمی‌ درمانی، و پرتودرمانی هستند. شما به بیمار چه خواهید گفت، و چه برخوردی را در پیش خواهید گرفت؟ همراهان می‌‌توانند خود را پزشک این بیمار فرض کرده، آزادانه نظر دهند که چه برخوردی را مناسب تر می‌‌دانند.

الگو های روابط پزشک و بیمار

ظهور و سقوط پدرسالاری: بقراط، نخستین بنیان گذار الگوی رابطه پزشک و بیمار بود، آن چه که امروز "پدرسالاری" خوانده می‌‌شود. بر پایه این باور، این پزشک است که تصمیم می‌‌گیرد بهترین راه درمانی، و حفظ سلامتی بیمار چیست، و بیمار خود هیچ نقشی‌ در این تصمیم گیری بازی نمی‌‌کند.

در رابطه پدرسالاری، پزشک است که تصمیم می‌‌گیرد چه آزمایش‌هایی‌ انجام شوند، و پزشک تنها به مقداری که خود می‌‌داند، به بیمار اطلاعات را منتقل می‌‌کند، و بیمار را از بیماری خود آگاه می‌‌سازد. درنتیجه بیمار هیچ نقشی‌ در درمان بیماری خود ندارد. در مورد نمونه بیمار بالا، پزشک به بیمار می‌‌گوید که سرطان پستان دارد، و ا‌و صلاح می‌‌داند بیمار باید مورد شیمی‌ درمانی قرار گیرد. اگر چه در شرایطی که بیمار دچار یک بیماری حاد است، این مدل ممکن است که به کار آید، در ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته این نوع رابطه پزشک و بیمار بسیار دچار تغییر شده، در مورد بیماران دچار بیماری‌های مزمن، کارایی چندانی ندارد، چرا که بیمار هیچ نقشی‌ در تصمیم گیری نحوه درمان بیماری خود ندارد.

مدل آگاهی‌ بخش یا الگوی "مهندسی‌ شده": در این مدل، پزشک همه‌ اطلاعات لازم با ذکر جزئیات برای درمان را در اختیار بیمار قرار می‌‌دهد، و این بیمار است که تصمیم می‌‌گیرد چگونه درمان شود، و پزشک هیچ نقشی‌ در تصمیم گیری برای بیمار ندارد. تنها وظیفه پزشک، ارائه اطلاعات دقیق به بیمار است، و مفهوم آزادی بیمار، دادن اختیار کامل به بیمار برای کنترل راهبرد درمانی است. چنان که بر می‌‌آید، این مدل، به واقع امر، در تضاد کامل با مدل پدرسالاری است، و پزشک تنها نقش جمع آور اطلاعات، و انتقال آن به بیمار را بازی می‌‌کند، تا بیمار به تمام جوانب بیماری خود آگاهی‌ پیدا کند.

مدل پزشک به عنوان کارگزار: در  الگوی  پزشک به مثابه یک کارگزار، پزشک مسئولیت راهبردی سلامت بیمار را بر گردن می‌‌گیرد، و پس از دادن اطلاعات به بیمار، آن چه را برای بیمار انتخاب می‌‌کند که اگر بیمار قدرت گزینش داشت، خود انتخاب می‌‌کرد. پزشک همواره سلیقه بیمار را در نظر می‌‌گیرد، و از ا‌و در مورد برنامه ا‌ش برای آینده، نحوه زندگی‌، و غیره سوال می‌‌پرسد. به عبارت دیگر، هم  ارائه اطلاعات، و هم انتخاب بهترین راه‌های درمانی بر عهده پزشک است، و پزشک است که برای بیمار تصمیم گیری می‌‌کند. در یک کلام، پزشک خود را جای بیمار می‌‌گذارد، و برای ا‌و تصمیم می‌‌گیرد، و سلیقه خود را در درمان بیمار در نظر نمی‌‌گیرد.

مدل پزشک ملاحظه گر‌: در اینجا پزشک نقش یک دوست، یا آموزگار را برای بیمار دارد، و با آگاهی‌ پیدا کردن از ارزش‌های بیمار، به ا‌و کمک می‌‌کند تا بهترین راه درمانی را پیدا کند، و از نظر اخلاقی‌، خودمختاری بیمار در انتخاب راه‌های درمانی حفظ شده است.

چنان که بر می‌‌آید، هر یک از ۴  الگوی تعریف شده، دچار مشکلاتی هستند، و پاسخگوی نیازهای بیماران در جهان پیشرفته امروز نیستند. پیشرفت‌های شگرف در دانش داروسازی، آزمایش‌های پیشرفته سلولی و مولکولی، و روش‌های درمانی پیشرفته با پزشکی‌ آن کرده است که دیگر یک پزشک به تنهایی توانایی اداره درمان بیمار را ندارد. در مورد نمونه بیمار گفته شده، کار تیمی پزشک عمومی‌، متخصص جراحی سرطان، متخصص زنان و زایمان، متخصص روانپزشکی، و متخصص پرتودرمانی نیاز است تا درمان سرطان پستان یک خانم جوان در سنّ باروری به بهترین شکل انجام شود. آشکار است که راه‌های درمانی زیادی موجود است، و باید که آنها را برای بیمار توضیح داد، و بیمار را در تصمیم گیری شریک دانست.

مدل پدرسالاری، روشی منسوخ شده در جهان پزشکی‌ است و حق انتخاب را از بیمار می‌‌گیرد، و بیمار را در تصمیم گیری برای مرگ و زندگی‌ خود، شریک نمی‌‌سازد. در مدل آگاهی‌ بخش، پزشک تنها در کار دادن آگاهی‌ به بیمار شرکت می‌‌کند، کاری که از یک نوار ویدئو یا جستجوی ساده اینترنتی هم بر می‌‌آید، و پزشک نقش حقیقی‌ یک پزشک را بازی نمی‌‌کند. در مورد پزشک به عنوان کارگزار، باز هم در نهایت این پزشک است که نقش تصمیم گیرنده را بازی می‌‌کند، و بیمار خارج از چهارچوب تصمیم گیری برای درمان بیماری خود است. در مدل پزشک ملاحظه گر نیز پزشک تنها نقش یک دوست را بر عهده دارد، نه‌ نقش فعال یک پزشک درمانگر.

چه باید کرد

پژوهش‌های بسیار بر مدل‌های رابطه پزشک و بیمار نشان داده بهترین روش دستیابی به راهکاری سازنده‌ در درمان بیماران، الگوی  "تصمیم گیری مشترک" است، چرا که اگر چه بیماران به دنبال بیشترین آگاهی‌ در مورد بیماری خود هستند، در عین حال انتظار دارند که پزشک مسئولیت درمان آنها را بر عهده داشته، نقش فعالی‌ در درمان داشته باشد. به همین دلیل پزشک باید به بیمار اجازه دهد تا در تصمیم گیری برای درمان خود شرکت داشته باشد.

شناسه‌های مدل تصمیم گیری مشترک

۱. در این مدل، حد اقل دو نفر، بیمار و پزشک، در تصمیم گیری شرکت دارند، اگر چه در جهان شتابان دانش، ساختار "چند وجهی" درمان، به شرکت چندین پزشک متخصص در تصمیم گیری درمانی منتهی شده است. شرکت اعضای خانواده بیمار اهمیت ویژه‌ای در این رویکرد دارد، چرا که از استرس‌های انجام آزمایش ها، تشخیص بیماری، و عوارض درمانی کم کند.

۲. هم پزشک، و هم بیمار فعالانه در تصمیم گیری شرکت کنند. برای نمونه، اگر بیماری مایل به شرکت در تصمیم گیری برای بیماری خود نیست، پزشک باید علت آن را جستجو کرده، کمک لازم برای بیمار را فراهم کند. از طرف دیگر، پزشک نیز خود باید حاضر به شرکت در گفتگو با بیمار، و پاسخگویی به پرسش‌های ا‌و باشد، نه‌ این که ا‌و را با کوهی از پرسش‌ها تنها رها کند.

۳. به اشتراک گذاشتن دانسته ها، پیش نیاز رویکرد تصمیم گیری مشترک است. کمترین کاری که پزشک می‌‌تواند انجام دهد، توضیح راه‌های درمانی موجود، عوارض هر یک از راه‌های درمانی، کمک خواستن از سایر گروه‌های پزشکی‌ برای کمک به درمان بیمار، و آگاهی‌ از میزان آشنایی بیمار با بیماری خود است.

۴. تصمیم گیری در مورد نحوه درمان، باید با توافق هر دو طرف، یعنی‌ پزشک، و بیمار همراه باشد. این بدان معنی‌ نیست که هم پزشک و هم بیمار با هم توافق کنند که بر سر بهترین روش درمانی  به نتیجه رسیده اند، بلکه با هم توافق می‌‌کنند که به کمک هم به این روش درمانی دست پیدا کرده اند. در نهایت امر، رسیدن به بهترین روش درمانی، تنها به کمک همکاری پزشک و بیمار در تبادل اطلاعات میسر است.

جهت دریافت مقالات مرتبط در زمینه پیگیری درمان دکتر لینک را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید. همچنین جهت دریافت مشاوره با مشاوران ما در تماس باشید.

مقالات مرتبط:

چگونه پزشک بهتری باشیم؟

نحوه اخذ تاریخچه پزشکی از بیمار

بررسی خشونت بیماران علیه پزشکان

روش های موثر در برخورد با بیمار

تگ های مربوط به مقاله فوق در مورد مدیریت مراکز مشاوره و روانشناسی

اشتراک گذاری:
0

دیدگاه شما:

*